پایه و اساس سلامت، شادی و موفقیت هفت مهارت است. این مهارتها هریک به تنهایی منافعی دارند اما باهم که جمع می شوند به زندگی شما نیرویی غیرقابل توقف می دهند.
برای این که در توصیف این مهارتها کمک کنید ، از شما می خواهم خودتان را به عنوان کسی که می خواهد گیتار زدن را یاد بگیرد تجسم کنید.
- تمرکز: تمرکز جریانی است که به شما امکان می دهد برای رسیدن به برنامه ای که می خواهید، تلاش کنید . در هرکاری که انجام دهید، میزانی از تمرکز بکار برده می شود. چه نردبان شغلی ای باشد که از آن صعود می کنید ، یا مسئولیت والد بودن و...
برگردیم به تصور وتجسم این که می خواهید گیتار زدن یاد بگیرید. برای این که با موفقیت بتوانید یاد بگیرید چطور گیتار بزنید، لازم است تمرکز لازم را در خود بوجود آورید. بدون توانایی تمرکز، به سادگی و بسرعت علاقه خود را ازدست خواهید داد. بخصوص چند هفته اول که می تواند برای شما هفته ای سخت باشد. تمام امور زندگی همینطور است . تمرکز ما را در مسیر قرار می دهد تا به اهدافمان برسیم.
- انگیزه: خیلی ها در زندگی یا شغل و مسئولیتهای که دارند، به خاطر فقدان انگیزه شاد نیستند. انگیزه کمک می کند خود را به جلو هدایت کنید، و خود را در رسیدن به اهدافتان متمرکز نگاه دارید.
آیا واقعا می خواهید گیتار یاد بگیرید؟ تفاوتی بین رویای گیتاریست بودن و خواستن وجود دارد. اگر فردی خیالپرداز هستید، هرگز انگیزه لازم برای یادگیری را کسب نخواهید کرد. اما اگر واقعا آرزوی گیتاریست شدن را دارید، خیلی سریع نت خوانی را فراخواهید گرفت. انگیزه خالص برای بازی و برنده شدن در زندگی ضروری است.
- خلاقیت:همه انسانها خلاق هستند ، حتی اگر در مورد خود اینگونه فکر نکنید. خلاقیت به شما این امکان را می دهد که خارج از محدوده فکر کنید و ایده ها و راه حل هایی بیابید که دیگران هرگز به آن توجه نکرده اند. درعین حال یک خروجی سالم است که به شما کمک می کند تا از فشارهای زندگی روزمره آزاد شوید. خلاقیت می تواند در بسیاری از اشکال ظاهر شود، کار کردن با یک ابزار موسیقی، قطعا یکی از راه های رایج رها کردن خلاقیت هنری خود است.
وقتی در ابتدا شروع می کنید به گیتار زدن، به آنچه معلمتان می گوید دقت می کنید. اما به محض این که به سطحی از مهارت رسیدید، میتوانید دیگر خودتان بنوازید. این می توانند بداهه نواختن سولو باشد یا نوشتن اولین آهنگ های ساخته خود.
خلاقیت شما را قدرتمند می کند که راه حل های منحصر بفردی برای مشکلات پیدا کنید و امور را بنحوی که انتظار دارید ببینید. این مهارت فراتر از تصورات هنری و زیبایی شناسی است و یک ساختار مهم برای تغییر است.
- یادگیری: فوت و فن لازم برای خواستن، یادگیری است . بدون توانایی وتمایل به یادگیری، در نوازندگی گیتار از مرحله مبتدی، عبور نخواهید کرد. ولی وقتی این مدل تفکر(یادگیری فوت و فن خواستن است ) را داشته باشید، متوجه می شوید که یادگیری رنج نیست، بلکه لذت است. و بهترین قسمت لذت یادگیری چیست؟ اینکه برای همیشه ذهن خود، مهارتها و تجربه های زندگی تان را گسترش خواهید داد. بدون یادگیری قادر نخواهید بود در زندگی پیشرفت کنید. وبا یادگیری می توانید در رقابت درهر کاری یک قدم جلوتر بایستید. خیلی از ما هستیم که هر روز اززندگی عقب می افتیم نه به این دلیل که توانایی ذهنی انجام امور را نداریم، بلکه به این دلیل که نمی دانیم چطور به شکلی موثر یاد بگیریم.
- حافظه:برای این که بتوانید در هر وسیله موسیقیایی مهارت داشته باشید، لازم است به حافظه خود اعتماد کنید. به عنوان مثال ، با گیتار، لازم است شکل آکورد ها، موقعیت میزان ها، و در نهایت کل تم و آهنگ ها را به یاد داشته باشید. خوشبختانه ، تمرین شما را کامل می کند. و متوجه می شوید که به سرعت می توانید امور را به حافظه بسپارید و به آنها اجازه دهید که شکل خودکار بخود بگیرند. حافظه می تواند در تمام زمینه های زندگی به شما خدماتی ارائه دهد. از صحبت کردن با اعتماد به نفس درجمع بدون یادداشت، تا به یاد آوردن نام صدها همکار. حافظه می تواند تفاوت بین شکست و موفقیت را بسازد.
یکی از اجزا و عناصر حیاتی زندگی انسان حافظه است. به این دلیل که بدون حافظه قادر به بازگشت و استفاده از یادگیری ها و تجربه های خود نیستیم.
- مدیریت زمان : یادگیری گیتار زمان می برد. بطور معمول لازم است هر روز حداقل روزی یک ساعت برای یک ماه تمرین کنید. به هر حال برای رسیدن به این که بتوانید آهنگی را بنوازید، لازم است در برنامه روزمره خود زمانی برای تمرین بدست آورید. زندگی در کل همینطور است. اگر ندانید چطور باید زمانتان را مدیریت کنید ، زمان تو را مدیریت خواهد کرد( و البته معمولا نه به روشی درست و خوب).
مدیریت زمان نظم دهنده زندگی شماست.
- عادت ها: راز از یک گیتاریست مبتدی، به گیتاریست حرفه ای بدل شدن این است که یادگیری خود را تبدیل به عادت کنید. شکل گیری عادت تقریبا یک ماه یا چیزی حدود آن طول می کشد. بنابراین به نیروی اراده نیاز دارید که خودتان را در طی این دوره هل بدهید. اما وقتی این کار را کردید عادت شکل می گیرد و دیگر خودش اتوماتیک انجام می شود. و شما دیگر برای بدست آوردن چنین نتیجه ای نیاز به وقت و انرژی ندارید.
اگر دقت کنید می بینید که هر روزتان پر است از کارهای عادتی. ازصبح در آماده شدن برای رفتن سر کار، تا خواباندن بچه ها ، یا آخر هفته درکنار خانواده بودن . همه اینها نتیجه ساختن عادتهایی در طی زمان است.
بنابراین عادتها بخش مهمی از زندگی ما را دیکته می کنند. دنبال شادی ،پول ، یا معنا بودن، همه وابسته به عادات است. کنترل شدن توسط عادتهای منفی یا بد ، به احتمال زیاد مانع تولید مثبت و رسیدن به اهداف می شود.
در جمع بندی: زندگی انسان اساسا شامل یکسری از تمایلات است که در جهت منفی و یا مثبت حرکت می کند. اما مهم است که بخاطر داشته باشید که تغییرات زندگی تان تصادفی رخ نمی دهند.
تغییرات مثبت واقعی ، با خلاقیت و تمایل پایدار در زندگی بوجود میایند. شما چطور می توانید این کار را انجام دهید؟
واقعیت ساده این است که اگر بتوانید این هفت مهارت زیربنایی را بکار ببرید، خواهید فهمید که یافتن معنا در زندگی ، یا رسیدن به اهداف و خواسته ها بسیار قابل دستیابی است .
هیچ روش جادویی ای برای رسیدن به شکلی زندگی ای که میخواهید وجود ندارد. همه مهارتها وجود دارند و شما فقط لازم است بدانید که برای رسیدن به بهترین نتیجه، چگونه از آنها استفاده کنید.
مهناز مرادی "مشاور- زوج درمانگر"
مطالب و ویدئوهای ما را در صفحه اینستاگرام مرکز دنبال کنید
#sahiandish_moshavere