سهی اندیش را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:

 

 

اصلاح و تقویت اعتماد به نفس کودکان

 

امروزه نقش اعتماد به نفس و اهمیت آن در پیشرفت افراد در جنبه های مختلف زندگی بر همه شناخته شده است . داشتن هدف ، جهت و راه رشد را برای استعدادهای افراد مشخص می کند و نداشتن هدف یکی از نشانه های مشخص ضعف اعتماد به نفس است . فردی که بر خود اطمینان و اعتماد ندارد هدفی را برای خود مشخص نمی کند و اگر هم هدفی مشخص کند آن را به طور جدی دنبال نمی کند اما فردی که اعتماد به نفس کافی دارد هدف را نیرو بخش زندگی دانسته و برای رسیدن به آن تلاش می کند ( رحیمی - 1381 ) .

 

 

 

 

  • تعریف اعتماد به نفس

       افراد مختلف تعاریف متفاوتی از اعتماد به نفس دارند . به نقل از اسلامی نسب (1372) اعتماد به نفس یعنی اینکه فرد آنقدر به عملکرد خود اطمینان دارد که می تواند در جهت مصالح فردی و اجتماعی بدون لغزش گام بردارد .

       باتلر ( 1998 ) اعتماد به نفس را به عنوان یک اعتقاد و اطمینان راسخ تعریف می کند و معتقد است که اعتماد یک نفر می تواند به عنوان درجه ای از یقین تعریف شود که افراد در مورد توانایی خودشان برای موفقیت از یک کار یا موقعیت خاص دارند . او اعتماد را مترادف خودباوری در نظر گرفته است .

       اسمایلز اعتماد به نفس را بدین صورت تعریف کرده است : احترام قائل شدن برای خود و اطمینان نسبت به توانایی خود و با ارزش شمردن خود (رحیمی - 1381) .

      به طور کل می توان چنین گفت که اعتماد به نفس یک احساس عمومی یا رویکرد یا نگرشی است که به افراد اجازه می دهد تا برداشت های واقعی و در عین حال مثبتی از خود و موقعیت هایشان داشته باشند . داشتن اعتماد به نفس به این معنی نیست که افراد قادر به انجام هر کاری باشند . افراد برخوردار از اعتماد به نفس دارای انتظارات واقعی هستند و حتی اگر بعضی از انتظارات آنها برآورده نشود ، ضمن ریشه یابی علت آن ، برداشت مثبت از خودشان را ادامه داده و خود را قبول دارند (پدرام - 1388) .

       با توجه به این تعریف می توان چنین نتیجه گرفت که اعتماد به نفس واقعی دارای سه رکن است :

ارزش بدون قید و شرط : به این معنی که همه مردم یکسان و غیرقابل مقایسه بوده و به عنوان یک انسان ارزشمندند .

دوست داشتن بدون قید و شرط : کودکانِ دارای اعتماد به نفس در خانواده هایی بزرگ می شوند که آنها را به خاطر خودشان دوست دارند . این خانواده ها به زندگی فرزندانشان علاقمند هستند ، به آنها احترام می گذارند ، آنها را برای رسیدن به اهداف عالی حمایت کرده و با وضع محدودیت های مناسب از آنها مراقبت می کنند .

رشد کردن : هنگامی که به طور سازنده و مفیدی زندگی می کنیم ، تصمیمات معقولی می گیریم و ویژگی های ارزشمندی را در خودمان رشد می دهیم ، احساس بهتری نسبت به خودمان داریم . این رشد روانی و معنوی ارزشمندی ما را تغییر نمی دهد بلکه به ما کمک می کند تا رضایت بیشتری از خودمان داشته باشیم (اسکیرالدی - 2007) .

با توجه به این تعاریف ، در اعتماد به نفس بالا :

  • از زندگی احساس رضایت دارید.
  • در روابط خود احساس قدرت و سلامت می کنید .
  • اهدافی برای خود معین کرده و به آنها دست می یابید.
  • در مسیر ناهموار زندگی قدم های بلند برمی دارید.
  • برای غلبه بر مشکلات به خودتان اطمینان دارید .

اما وقتی اعتماد به نفس پایین دارید :

  • احساس می کنید که شرایط زندگی خارج از اختیار شماست .
  • در احساس استرس غرق هستید .
  • از درگیری های زندگی پرهیز می کنید .
  • انتظار شکست را دارید و به این مهم خواهید رسید (احمدی - 1383)

 

  • نحوه شکل گیری و رشد اعتماد به نفس‌

       هر انسانی بر اساس ملاک هایی که در اختیار دارد ، همواره خود را مورد ارزیابی قرار داده و میزان کارآیی ، موفقیت ، توانمندی و ارزشمندی خود را تعیین می کند و بدین ترتیب جایگاهی که به خود می دهد ، درجه اعتماد به نفس او را مشخص می کند . عوامل متعددی در فرآیند شکل گیری اعتماد به نفس موثرند که در این مقاله به مهم ترین آنها به شرح ذیل اشاره می شود :

  • چگونگی پاسخ به نیازهای کودک : تشخیص به موقع نیازهای کودک ( نیازهای جسمی و روانی ) و پاسخ به موقع و متعادل به آنها در رشد اعتماد به نفس او بسیار موثر است . در این صورت والدین به ویژه مادر به عنوان افراد قابل اعتماد و صادق در ذهن کودک جای می گیرند و در نقش یک الگوی مداوم برای هدایت ابعاد فکری ، عاطفی و رفتاری او عمل می کنند و به دنبال آن ویژگی هایی مانند اعتماد ، نظم ، تعادل ، صداقت و محبت در او رشد می کنند اما والدینی که در تشخیص به موقع نیازها و پاسخ به موقع به رفتارهای کودک ناتوان هستند به عنوان افرادی غیرقابل اعتماد در ذهن کودک جای می گیرند و ویژگی هایی مانند بی اعتمادی ، افراط و تفریط ، خشم و ترس در کودک شکل می گیرد .

 

  • برخوردهای مناسب با رفتارهای کودک : کودک هم چون یک فرد بزرگسال گاه رفتارهای مناسب و سالمی از خود نشان می دهد و گاهی رفتارهای تخریبی و اشتباه از خود بروز می دهد . چگونگی برخورد والدین در ایجاد اعتماد به نفس ، احساس حقارت ، خود بزرگ بینی و تکبر بسیار موثر است .

 

  • اعتماد به نفس والدین : والدینی که اعتماد به نفس پایینی دارند و خود را با ارزش و توانمند و مثبت ارزیابی نمی کنند به همان اندازه نیز در ارزیابی ها فرزندان خود را حقیر و منفی می شمارند و یا ممکن است برخی از والدین جهت جبران حقارتها و شکست های زندگی خود بدون توجه به علایق و توانایی فرزندان از آنها انتظار بی جا دارند و یا توقعات ایده آلیستی دارند . چون فرزندان توان پاسخ گویی به این انتظارات را ندارند لذا باعث ایجاد اضطراب ، افسردگی ، ناامیدی و احساس حقارت در آنان می شوند .

 

  • سیستم عقاید و افکار : نظام اعتقادی انسان یکی از عناصر مهمی است که در ساختار و شکل گیری و رشد اعتماد به نفس فرد و کسانی که بدست او تربیت می شوند دخالت دارد . انسان در دوران رشد و در محیط خانواده ، مدرسه و جامعه به یک سری از توصیفات از خود می رسد که بر اساس آن تصویر روانی خود را می بیند و تحت تاثیر این تعاریف از محیط اطراف خودش را مورد ارزیابی و قضاوت قرار می دهد . اینکه سیستم باورها و افکار فرد ، چه تعریفی از انسان دارد و جایگاه ارزشی او در آن افکار چگونه است ، در شکل گیری مفهوم خود تاثیر فراوانی دارد (رحیمی - 1381).

 

  • چه افکاری در کاهش اعتماد به نفس موثرند ؟‌

       همان طور که بیان شد ، مجموعه گفته ها ، شنیده ها و مشاهدات فرد در طول زندگی خود منجر به شکل گیری فرضیاتی خواهند شد که بعضی از آنها مفید و برخی مضر هستند . در این قسمت ، مهم ترین فرضیاتی که در جریان اعتماد به نفس مداخله کرده و می توانند تاثیر سوء داشته باشند ، مطرح می شوند :

  • این فرض که (( من همیشه باید از طرف فردی که در زندگی ام مهم است دوست داشته شوم یا مورد تایید قرار گیرم )) : این فرض یک هدف کمال گرایانه است . دیدگاه درست این است که ما استانداردهای شخصی و ارزش هایی را در خود یا فرزندمان پرورش دهیم که کاملا" وابسته به تایید دیگران نباشد . والدینی که به فرزند خود می گویند : (( درس بخوان تا جلوی دیگران آبرویمان نرود )) زمینه های وابستگی فکری به دیگران را ایجاد می کنند . ما باید بیاموزیم که ارزش درست یا رفتار درست برای خودمان مهم باشد به عنوان مثال (( درس بخوان تا بتوانی موفق شوی و احساس بهتری داشته باشی )).

 

  • این فرض که (( من باید در تمام حیطه های زندگی ام فردی توانمند و لایق باشم )) : این فرض ارزش فرد را تنها به پیشرفت او می داند . موفقیت در کارها ما را باارزش نمی سازد و تنها می تواند برای ما رضایت بخش باشد . اگر قرار بود که زمینه های مادی یا علمی و ... برای افراد اعتماد به نفس به ارمغان بیاورد پس هیچ فرد تحصیل کرده یا ثروتمندی نباید دچار مشکل می شد در حالی که با نگاه ساده به زندگی برخی افراد می توان مشاهده کرد که اعتماد به نفس رابطه ای با میزان ثروت یا تحصیلات یا موقعیت های اجتماعی ندارد و صرفا" حاصل خودباوری و احترام به خود می باشد.

 

  • این فرض که (( گذشته و دوران کودکی ام برایم خیلی مهم است و احساسات و رفتارهای فعلی ام مرا کنترل می کنند )) : این نکته درست است که پایه ریزی اعتماد به نفس در کودکی است و در همان دوران نیز ما در رابطه با عوامل بیرونی بیشتر آسیب پذیر هستیم ، اما با افزایش رشد به تدریج از تاثیر این عوامل آگاه شده و می توانیم عواملی را که در زندگی مان تداوم دارند مشخص کنیم (پدرام - 1388) .

 

  • خطاهای فکری در اعتماد به نفس پایین

افرادی که دارای افکار ذکر شده در قسمت قبل هستند در معرض خطاها و اشتباهات فکری قرار دارند که این خطاهای فکری می توانند زمینه ساز افسردگی ، اضطراب و خشم در آنها باشند . مهم ترین خطاهای فکری در افراد دارای اعتماد به نفس پایین شامل این مواردند :

  • تفکر همه یا هیچ : (( وقتی نتوانم کاری را به طور کامل انجام دهم فردی کاملا شکست خورده هستم )) . فرزندی که همیشه مادرش از او نمره بیست می خواهد یا فردی که از خود انتظار دارد تا فقط به دانشگاههای درجه یک و رشته های برتر فکر کند ، وقتی که به این مقام ها نرسیدند احساس بی کفایتی می کنند .
  • فقط جنبه های منفی را دیدن یا نکات منفی را بزرگ کردن : در این خطای فکری می بینیم که فرد به گونه ای نگاه می کند که همیشه زندگی پر از اشکال است . یک اشتباه برای او برابر با احساس شکست و ناکامی است به عنوان مثال (( چون فلان اشتباه در کارم بود پس هیچ وقت موفق نمی شوم )) . والدینی که در یک مهمانی به دلیل نقص در غذا خود را سرزنش می کنند یا به خاطر یک نقص کوچک در لباس فرزندشان فکر می کنند که آبرویشان رفته ، همواره فرزندشان یا خودشان را مواخذه یا انتقاد کرده و ایرادهای جزیی را بزرگ کرده و باعث کاهش اعتماد به نفس او و خودشان می شوند .
  • ندیدن نکات مثبت : کودکی که موفقیت های قبلی خود را در بازی نادیده می گیرد و به خاطر شکست فعلی گریه می کند ، کودکی که نمره های خوب قبلی یا درس های دیگر خود را فراموش کرده و ناتوانی ها یا شکست هایش را بزرگ می بیند ، اعتماد به نفس خود را مورد حمله قرار می دهد .
  • استدلال احساسی : در این خطای فکری فرد بدون ارزیابی منطقی در مورد خود یا دیگران ممکن است صرفا" بر اساس احساس هایی که به او دست می دهد ، در مورد خودش یا دیگران قضاوت عجولانه می کند مانند (( احساس می کنم آدم پستی هستم )) یا (( احساس می کنم فلانی آدم بدی است )) .
  • بر چسب زدن منفی : این که به خود صفات منفی و بد نسبت دهیم و به خود اهانت کنیم موضوعی است که می تواند باعث افسردگی یا کاهش عزت نفس شود . دانش آموزی که در یک امتحان سخت علت موفق نشدنش را خودش می داند و سهم دشواری درس را نادیده می گیرد شبیه مادری است که علت سرماخوردگی همسر یا فرزندش را خودش می داند و حاضر نیست عوامل دیگر را بپذیرد(پدرام - 1388) .

 

  • اقداماتی برای تقویت اعتماد به نفس‌

پس از اینکه نسبت به شکل گیری اعتماد به نفس و تاثیر افکار و خطاهای فکری در کاهش و ضعف آن پی بردید ، باید برای تقویت و بهبود اعتماد به نفس خود اقدام کرده و گام های زیر را بردارید :

  • گام اول : خواستن - موثرترین عامل در بهبود اعتماد به نفس انگیزه خود فرد است یعنی فرد باید بخواهد که تغییراتی را در خودش ایجاد کند و در این راه پشتکار داشته باشد بنابراین تا خود فرد نخواهد که بهبود یابد ، کاری پیش نمی رود .
  • گام دوم : شناخت خود - در این گام شما باید نسبت به باورها ، افکار و توانایی های خود شناخت بدست آورید یعنی بدانید که چگونه فکر می کنید ، چه اعتقادات و باورهایی دارید . برای این منظور ببینید که در چه موقعیت هایی احساس می کنید که اعتماد به نفس ندارید به عبارتی وضعیت هایی را شناسایی کنید که در آنها بیشترین مشکل را دارید.
  • گام سوم : تهیه فهرستی از جنبه های مثبت و منفی خود - در این گام روی کاغذ یک جدول دو ستونه بکشید . جنبه های مثبت خود را در یک ستون و جنبه های منفی خود را در ستون دیگر بنویسید. این نکات مثبت و منفی می توانند جنبه های رفتاری ، روانی یا جسمی شما باشند . جنبه های رفتاری مثلا اینکه من خیلی راحت با دیگران کنار می آیم ، همیشه به نوعی کناره گیری می کنم و ... جنبه های روانی مثل اینکه بیشتر اوقات افسرده هستم ، من فردی شاد هستم و ... از لحاظ جسمی می توان به این نکات اشاره کرد که بینی ام خیلی بزرگ است ، چشم های زیبایی دارم و ... توجه داشته باشید که این کار برای افرادی که اعتماد به نفس پایین دارند مشکل است و معمولا" نکات مثبتی که می نویسند خیلی کمتر از نکات منفی است . پس از اینکه احساسات و نظرات خود را در این دو ستون یادداشت کردید ، نظر دیگران و چند نفری را که فکر می کنید شناخت بیشتری نسبت به شما دارند و به آنها نزدیک هستید ، بپرسید .
  • گام چهارم : به چالش کشیدن افکارتان نسبت به خودتان - خوب فکر کنید که چه چیزی باعث شده چنین برداشتی از خودتان داشته باشید ، به عبارتی در این مرحله شما باید افکار و خطاهای فکری تان را که در کاهش اعتماد به نفستان موثر بوده اند جستجو و مشخص کنید . برای این امر می توانید از فرضیه ها و خطاهای فکری که در قسمت های قبل توضیح داده شدند ، استفاده کنید .
  • گام پنجم : تغییر دادن شیوه تفکر خود - پس از اینکه متوجه شدید که چه افکاری در کاهش اعتماد به نفستان موثر هستند ، باید آن افکار و باورهای غلط را تغییر دهید به عبارتی در این مرحله باید افکار ناراحت کننده را مهار کرده و آنها را تغییر دهید . برای این کار باید واژه هایی را که به کار می برید عوض کنید و واژه های مثبت را جایگزین واژه های منفی کنید . (( باید )) یکی از کلماتی است که برای افراد مشکل ایجاد می کند . بهتر است (( باید )) را از کلامتان حذف کنید . باید یعنی یک چیز مطلق و صد در صد ، در حالی که هیچ چیزی مطلق نیست . خیلی خوب است که بگویید (( ترجیح می دهم )) یا (( می خواهم )) . این باعث می شود که اگر چیزی مطابق میل شما نشد ، ناراحت نشوید یا اگر ناراحت شدید افکار منفی برای چند روز نشخوار ذهنی تان نشوند . بنابراین سعی کنید کلمات منفی را کمتر به کار ببرید . به جای (( من نمی توانم )) بگویید (( من سعی می کنم )) . این عبارت می تواند در شما انگیزه ی تلاش ایجاد کرده و به جای کنار کشیدن مجبور می شوید کمی در مورد خودتان و برای کاری که می خواهید انجام دهید احساس مسئولیت کنید و در نهایت موفق شوید .

       حتما" به خودتان و به جنبه های مثبت تان هر چند کوچک فکر کنید مثلا" به خودتان یادآور شوید که (( من قبلا" این کار را نمی توانستم انجام بدهم ولی الان توانستم ، هر چند کوچک است ولی بابت کاری که انجام داده ام از خودم احساس رضایت می کنم )) و به خودتان امتیاز و پاداش بدهید و برای خودتان ارزش قائل شوید . حتما " خودتان را تشویق کنید مثلا" به خودتان بگویید (( آفرین ، تو توانستی این کار را بکنی )) . تشویق های دیگری هم وجود دارد مثلا" می توانید برای خودتان جشن بگیرید و آن چیزی را که دوست دارید برای خودتان بخرید . در صورتی که از وضعیت جسمی خود رضایت ندارید ، با این طرز فکر صحیح آشنا شوید که ارزش افراد بر حسب ویژگی های ظاهری و جسمی نیست ، بسیاری از افراد قد کوتاه نسبت به افراد قد بلند مزایا و محاسنی دارند که قابل مقایسه نیست (بیرشک - 1387) .

       سخن آخر اینکه:

خودتان را به خاطر آنچه که هستید و دارید دوست بدارید نه به خاطر آنچه که دیگران در شما دوست دارند .

  • منابع‌
  1. بیرشک - بهروز (1387) اعتماد به نفس سالم ، آیا امکان تغییر و بهبود در اعتماد به نفس وجود دارد ؟ ،نشر قطره ، تهران .
  2. پدرام - احمد (1388) اعتماد به نفس و مهارت های اجتماعی ، انتشارات کیاراد ، چاپ دوم .
  3. رحیمی - غلامعباس (1382 - 1381) بررسی رابطه بین میزان اعتماد به نفس و سبک های رهبری مدیران دوره متوسطه استان چهار محال و بختیاری (بر اساس تئوری مسیر - هدف) ، پایان نامه جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد رشته مدیریت آموزشی ، سعید رجایی پور ( استاد راهنما ) ، ابوالقاسم نوری ( استاد مشاور )
  4. گروه نویسندگان (1383) سلامت روان ، اعتماد به نفس ، درباره خشم ، درباره غلبه بر تنهایی ، ترجمه امیر مسعود احمدی ، شرکت انتشارات فنی ایران ، چاپ اول .

Schiraldi - Glenn R (2007) 10 simple solutions for building self-esteem ، how to end self-doubt , gain confidence and create a positive self-image ، new harbinger publications . Inc

گردآورنده : مژده پورحسین - کارشناس کودک و نوجوان